سیگار بهانه است
درد میکشم !
.
.
.
.
.
دنیا عجیب است
آدمها رنگارنگ ، دود سیگارها یکرنگ !
.
.
.
.
.
روزی که شریک خاطره هایت یک شماره خاموش باشد
و یک سیگار روشن !
.
.
.
.
.
ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻫﺎﯾﻢ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ
ﺩﺭﺩ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻥ ﺍﺯﻫﻢ ؛ ﻧﺦ ﺑﻪ ﻧﺦ !
.
.
.
.
.
شعرهایم مثل خاکستر سیگار می سوزند
تا تو را بسازند !
.
.
.
.
.
ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺑﮑﺶ ﺗﺎ ﺳﺘﺎره اﯼ ﺑﻪ ﺷﺐ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﯿﻢ
ﻭ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ !
.
.
.
.
.
بقیه در ادامه مطلب
.
.
.
و ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﻣﺜﻞ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﯿﮕﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﯽ ﺑﺮﻓﯽ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﮐﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ !
.
.
.
.
.
دیروز دست هایش میان دست هایم بود
امروز عکسش و فردا سیگار !
.
.
.
.
.
کاش روزهای زندگیم کوتاه بود
به تعداد نخهای یک پاکت سیگار
کم است میدانم اما با عشق تو دود میشدند و بر باد می رفتند !
.
.
.
بعضیا تو زندگیه آدم هستن که هرچقدر اذیتت کنن
هرچقدر ناراحتت کنن باز آدم یادش میره
و دلت واسشون تنگ میشه و حتی سیگارم نمیتونه جاشونو پر کنه !
.
.
.
.
.
ساکت و خیره به عکست
بوی سوختنی می آید !
به خودم می آیم ، لعنتـــــــــــــی
آخرین سیگار هم ته گرفت !
.
.
.
.
.
سیگارهای تلخ مرا به خوابهای شیرین بردند
کاش می توانستم خوابهایم را به تصویر بکشم !
.
.
.
.
.
دلم سیگار می خواهد ولی نه برای کشیدن
برای داغ کردن دستی که خوبی میکند !
.
.
.
.
.۰
خاموش شدی در من
درست مثل سیگاری نیمه که پرت کرده باشند میان جوی !
.
.
.
.
.
از وقتی رفته ای ، در خانه هرج و مرج شده
سیگارهایم به گلدان های مظلوم شمعدانی زور میگویند !
.
.
.
.
.
این سیگار که در دست من است
می سوزد و صدایش در نمی آید
درست مثل خود من در دست خاطرات تو !
.
.
.
.
.
سیگار را باهیچ چیز عوض نمی کنم
برگرد ، ثابت کن دروغ میگویم !
.
.
.
.
.
یادش بخیر که گشتم با تو شبی هم آغوش
زنگ صدای قلبت قرنیست مانده در گوش
اکنون من و سراب و سیگار نیمه خاموش
حرفی دگر نمانده ، یادم تو را فراموش
.
.
.
.
.
دود سیگار با یه روح بیمار
عکس دونفره ی ما روی دیوار
دو سه روزه بیکار
توی خونه بیدار
اشکایی که میچکه روی گیتار !
.
.
.
.
.
همیشه می گویی ترک کن این سیگارهای لعنتی را
به تو قول می دهم که به زودی ترک کنم این خودِ لعنتی را !
.