سیگارم را از پنجره می تکانم…
دنیای شما زیر سیگاری من است….
فرستنده: سارا
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﻴﮕﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﻧﻤﯽ ﺭﻳﺰﻡ …
ﺷﺎﻳﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﺎ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭستت ﺩﺍﺷﺘﻢ !
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
من و سیگار درد ِ مشترکیم
از هردومان ، کسی خوب کام گرفت و بعد زیر پا له کرد
درست زمانیکه به آخر رسیدیم
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
اوضاع حالم چطوره دکتر ؟
دکتر : همراهت کسی هست ؟
آره تو جیبم ؛ سیگار و فندکم …
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
در کنار تمام شعله های آتش بر پیکر سیگارهایم
در آغوش سرد و کشنده تنهایی…
با تمام قلب شکسته
در کنج همین اتاق تاریک ، همراه با خاطرات تمام آن هشت سال …
ولنتاین را جشن گرفته ایم
از حالا تا همیشه های بی تو
گل ام . . .
جایت خالی ست هنـــــــــوز هم
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
عادت ندارم سیگارم را با آتش دیگران روشن کنم !
دلم با آتش دیگران سوخت برایم کافی بود …
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
رفتی و تکلیف من با سیگارها روشن شد !
همین پک …
نه ، پک ِ بعدی شاید با این و یا ….
بو بکش !
ببین چه بوی لاشه ای از خط قبل بلند می شود
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
حالا که هستی کام می گیرم از عمق “بودنت” و دود می کنم همه فاصله ها را با یک پک عمیق از “داشتنت”
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
یک نخ سیگار کشیدم و هرکس دید گفت : چه نقاش زبردستی ؟!!!
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
بیخود از این شهر به آن شهر نکن …
تو همینجایی ، داخل همین پاکت ، لابه لای همین چند نخ سیگار
من باید تو را دود کنم که نمی کنم !
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
ڪـآفـﮧ…
شـعـر…
سـیگـار…
بـُغـض…
ضـَجــﮧ…
شـَب گـریـﮧ…
لـعنتـی تـو بـا چـﮧ چیـزـی فـرـآمـوش مـی شـوـی؟
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
نخی سیگار مانده برایم
برای همه دلتنگی هایم
من و شب و تنهایی و سیگار
کوله بار غم و تکیه بر دیوار
پک اول به حرمت دلم
پک بعدی به حرمت دلت
به حرمت دلم که بی صدا شکست
به حرمت دلت که باور نکرد و رفت
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
به چه آسانی ترکم کردی و من به چه آسانی سالهاست که در ترک همین پک آخرم !
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
میکِشد ، میکِشی ، میکِشم
او ناز تو را
تو عشق او را
و من …
فندکم کجاست ؟؟؟
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
من اعلام میکنم هیچ مــــردی جـز تـو
از مـیـان دود بـر نـمے خـیـزد
زمـانـے ڪـہ سیــگـار بـر لـب دارم
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
سیگار امروز هم به علامت همدری با من خیال خاموش شدن ندارد …
همچنان میسوزد !
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
سیگار فروش گوشه ی خیابان هم فهمید ولی تو هنوز نمیدانی که “من دود میشوم” و این سیگارها بهانه است …
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
تلخ ترین قصه دنیاست :
صبح تا شب بخندی اما شب تا صبح تنهایی سیگار بکشی !
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
یک نخ آرامش دود می کنم به یاد نا آرامی هایی که از سر و کول دیروزم بالا رفته اند !
یک نخ تنهایی به یاد تمام دل مشغولیهایم !
یک نخ سکوت به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام !
یک نخ بغض به یاد تمام اشکهای نریخته !
یاد آن روزها بخیر که هیچ سیگاری تا دلت رضایت نمیداد نمیسوخت ولی از وقتی رفته ای با اولین کام قلبم هم میسوزد !
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
همه ترکم کردند به جز یک دوست قدیمی …
همان دوست سفید و کمر باریک ؛ او دود میشود و من آرام !
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
یک شیشه دارم و یک پاکت سیگار و هزار راه نرفته
یک پک و سیگار روشن شده با حسرت
راه میروم و مرور می کنم خاطراتم را
دهانم از این همه تلخی گس می شود…
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
تو که نیستی انگار دنیا نیست و هیچ چیز و هیچکس با من راه نمی آید در نبودت ، نه دلم و نه نفسهایم …
این جور وقت ها فقط چشمانم خوب اشک میریزند و سیگار هایم قشنگ دود میکنند !
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
درست است که آذر است اما من بهمن میکشم و قلبم تیر …
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
اون روزا که با تو بودن واسم آرزو بود تموم شد
امروز با تو بودن یا تنها بودن دیگه واسم فرقی نداره
الان فقط سیگار باشه و یه خیابون و برگای زرد پاییزی …
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
ﺍﮔﻪ ﺭﻓﺘﯽ ﺳﻮﭘﺮﯼ ﺩﻟﺖ ﻟﻮﺍﺷﮏ نخواست و به جاش سیگار گرفتی
ﺍﮔﻪ ﺭﻓﺘﯽ ﭘﺎﺭﮎ ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﺏ ﻧﺸﺪﯼ و به جاش سیگار کشیدی
ﺍﮔﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﻣﯿﺮﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﯾﮕﻪ نمی خندی و همش سیگار کشیدی
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺴﺘﻨﯽ ﭼﻮﺑﯽ ﻭ ﭘﻔﮏ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﯼ و فقط سیگار کشیدی
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﯼ ، ﺑﺸﯿﻦ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ببین ﭼﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺩﻟﺖ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﯼ !!!
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
و چه شبهایی بود بعد از اندک عشق بازی با سیگار با خیال تو به خواب خیانت فرو می رفتم …
سیگار خیانت مرا می دید و می سوخت ولی باز دستانم را رها نمی کرد !
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~
من سرد
هوا سرد
برف سرد
پاییز سرد
تو با من سرد
دنیای من سرد
همه چی سرد ولی سیگارم گرم !!!
این تضاد برای یه لحظه مرا به آرامش میبرد …