**من و تنهایی و سردرد و سیگار** . . . از اون روزی که شب اومد به اصرار . . . از اون سالی که یارم رفت به اجبار . . . من عادت کرده ام تنها به این کار . . . **من و تنهایی و سردرد و سیگار**
آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود تمام شد ! امروز با تو بودن یا نبودن فرقی ندارد... سیگار باشد و خیابان ...من میروم تا دود کنم هستی ام را ....!!
نوشته ها و تصاویر سیگاری...

دودی که از دهانم بیرون میاد ، دود سیگار نیست !
قلبم سوخته…
تنها نشستهای
چای مینوشی و بغض می کنی !
سیگار پشت سیگار . . .
هیچ کس تو را به یاد نمیآورد !
این همه آدم ، روی کهکشان به این بزرگی ؛
و تو حتی آرزوی یکی نبودی !

سیگار میکشم ،
یعنی نه عاشقم و نه تنها
اما گسسته ام ...

از چیزهای دور و برت استفاده کن
یکی از همین باران آرام پشت پنجره
از همین سیگار لای انگشتهای من
از همین پاهای روی راحتی
از همین صدای محو راکاندرول و فراری سرخ توی ذهن من
از همین زن که
در آشپزخانه تلوتلو میخورد
همه را مصرف کن
استفاده کن
ریموند کارور-

راستي
يادت نرود . . . .
اين سيگاري كه مي كشم . . .
روزي بخاطر تو ترك كرده بودم . . . .

سیگار میکشم
یعنی هنوز حس میکنم که باز
راهیست سوی تو ...
از پشت ویرانه های تخیل ، از پشت قصه ها ...
از دوردست نگاه کودکان ، وقتی که می دوند ،
سوی شکوه و طراوت یک لحظه زندگی ...

love smoke
